ملخ ها و جانْ رنجه های بهروز دهقانی
ادامه مطلب ...
نقد داستان " زنی به نام اتش "*
شهریار گلوانی
زبان، تصویر و شعر
نگاهی به شعرهای علیرضا ذیحق در ماهنامه اینترنتی " ماندگار"
شعر ‹ خسته› از علیرضا ذیحق ؛
در بین تمام شعرهایی که از این شاعر در ماندگار گذاشتهشدهاست، این شعر به صرف نوع زبان، روانی تصویر و جدا شدنش از زبان خطابی که بیشتر مورد استفاده شاعر است، شعر خوبی است باحسی شخصی، صمیمی و تصاویری زنده، که قابلیت دیده شدن را هم برای شعر به وجود میآورد و از تصاویر خطی فاصله میگیرد و هم مخاطب را در دریافتهای خود شریک میکند.روایت میترا داور از دنیایی سوخته و مچاله شده
یادداشتی بر داستان کوتاه تمارض نوشتة میترا داور از علیرضا ذیحق
قصة " تمارض" میترا داور را که می خوانی و به رگه های پر رنگ رئالیزم آن می اندیشی واینکه چه قدر زیبا، از چاشنی های ایده آلیستی دور است وحقیقت را در مسلخ مصلحت های روز قربانی نمی کند، ضمن اینکه او را نویسندهای پیشرو می بینی، ناخودآگاه وبی آنکه قصد قیاسی باشد که "تمارض " جنسی دیگر دارد و ماندگار است یاد فرمولی می افتی از فیلمها و سریالهایی که این روزها تو ایران باب است و آنقدر تکرار شده که حتی ابتذال آن نیز به چشم نمی آید.
علیرضا ذیحق
عیشِ خیال در قصه های جلال
بانگاهی موجز به داستان های مدیر مدرسه و خونابه ی انار از جلال آل احمد
این که جلال آل احمد در همه ی عمرش یک داستانگو و آموزگار باقی ماند هیچ شکی نیست و امااو در مقام یک نویسنده ، افسونگریست که در حافظه ی ادبی خوانندگان و قصه نویسانی که هم عصر او بودند و یا بعد از او آمده اند ،همیشه جاپایی قرص و محکم داشته است . سیمین دانشور" بهترین کار جلال آل احمد از میان داستانها و رمان هایش را مدیرمدرسه و نون والقلم می داند و معتقد است که وی با نوشتن " اورازان " تک نگاری را باب کرد و اما بهترین تک نگاری اش " درّ یتیم خلیج ، جزیره خارک " است و بهترین سفرنامه اش " خسی در میقات ". همچنین سیمین دانشور جلال آل احمد را بیشتر یک نویسنده ی سیاسی می نامد که عقاید سیاسی اش را از زبان قهرمان هایش در کسوت قصه و رمان بازگو می کرد که نباید چنین می کرد و دید سیاسی اش باید باعناصر داستانی و تخیلی ، بیش از این می آمیخت تا ارزش هنری آثارش بیشتر می شد ."