مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

مقاله ای از حیدر طاهری چورسی / نقد رمان " عروس نخجوان " از علیرضا ذیحق

https://s32.picofile.com/file/8478765176/%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C_.jpg


حیدر طاهری چورسی

نگاهی به رمان«عروس نخجوان»

اثر: علیرضا ذیحق


 https://s32.picofile.com/file/8478765250/1000041645.jpg

حیدر طاهری چورسی

نگاهی به رمان«عروس نخجوان»

اثر: علیرضا ذیحق 

عروس نخجوان مانند بسیاری از آثار ذیحق با زمینه های فولکلور، فرهگ، زبان و آداب و رسوم مردم آذربایجان و با روایت و نثری روان و یکدست نوشته شده است که با طرحی خطی و بیان خاطره وار وقایع از منظر اول شخص و با کششی قوی خواننده را به دنبال خود می کشد. جواد، شخص اول داستان چند سال بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و باز شدن مرزها، به خواست مادرش به دنبال خاله اش می رود که در وقایع بگیر و ببند بعد از استقلال آذربایجان و سرکوب آن در پایان جنگ جهانی دوم توسط حکومت پهلوی، از تبریز به آن سوی ارس به اجبار مهاجرت کرده اند.

داستان با عبور جواد از پل جلفا شروع می شود و بیشتر اتفاقات داستان در شهر نخجوان و بقیه در شهرهای تبریز، خوی، تهران، باکو و استانبول رخ می دهد.

این رمان جذاب از جهات مختلف قابل بررسی است.

تاریخی: اشاره به آثار و بناهای باستانی و گاهی تجزیه و تحلیل آن.

سیاسی: اشاره به مسائل استقلال آذربایجان و شیوه حکومت کشورهای ایران و آذربایجان و ترکیه و مشکلات آن ها.

جغرافیایی: اشاره به جغرافیای کشور ایران و جمهوری آذربایجان مخصوصاً رود ارس و کوه سهند که معنا و مفهوم خاصی فراتر از یک رود یا کوه در فرهنگ آذربایجان دارند.

اجتماعی و فرهنگی: نویسنده این رمان از نظر اجتماعی و فرهنگی حرف های زیادی برای گفتن داشته است. او بعضی از مسائل اجتماعی را به وضوح بیان کرده و برخی را به دلایلی در لفافه بیان کرده است. به عبارت دیگر، برای بیان مسائل اجتماعی گاهی مستقیم و گاهی غیر مستقیم عمل کرده است. آشیق اصلان و قهوه خانه اش و بازار در خوی، مجسمه کوراوغلی، مؤمنه خاتون و غار اصحاب کهف در نخجوان و چندین مورد دیگر به طور مستقیم در داستان مطرح شده اند اما گاهی نویسنده افرادی را که در فرهنگ و ادب ما تأثیر گذاشته اند، با تغییری جزئی به مستعار تبدیل کرده و نشان داده است و بدین ترتیب آن طور که لازم است تاثیرش را در فرهنگ و هنر جامعه نهاده است.

معروف است که نویسندگان خود را در نوشته‌هایشان تکثیر می کنند و ذیحق نیز در رمان عروس نخجوان، خود و اطرافیانش را تکثیر کرده است. نه بدین معنی که زندگی شخصی خود، بلکه زبان، فرهنگ، اداب و رسوم، بزرگان و در نهایت جامعه ای را که در آن بالیده و رشد کرده، به تصویر کشیده است.

رمان عروس نخجوان نقبی بین داستان و واقعیت است. هم می توان از آن فیلمی تخیلی ساخت و هم فیلمی مستند.

از نظر اتنولوژی (مردم شناسی)، حجم قابل توجهی از این رمان، متن مردم نگاری است مخصوصاً جاهایی که تحلیل هایی هم در باره وضع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه شده است. ذیحق در این رمان توانسته است اوضاع شهرهایی از ایران، آذربایجان و ترکیه را از چند بعد و با نگاه دقیقی به تصویر بکشد که از ویژگی‌های مثبت رمان به حساب می آید. وقتی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم و رواج فسق و فساد و اعتیاد صحبت می شود و یا زمانی که گوش بریده ون گوگ را مطرح می کند، حتی مشکلات و ویژگی‌های منحصر به فرد هنرمندان نیز از نگاه تیزبینش پنهان نمی ماند.

نویسنده در این رمان خواندنی، بیش از سی شخصیت را پرورانده است. مژگان، در عین تأثیرگذاری عمیق، با مهارت تمام کنار گذاشته می شود اما خواننده تا پایان داستان مژگان را در حافظه اش حمل می کند.

ذیحق در این داستان، مانند آثار دیگرش نگاه خاصی به مفاهیم، عشق، زیبایی، هستی و زندگی و مرگ دارد و در عین حال از واقعیت های جامعه نیز غفلت نکرده است.

در دو دهه اخیر، به این رمان نقدهایی نیز شده است. مرحوم دیبا به زبان عامیانه آن همانند داستان علویه خانم و نیرنگستان هدایت ایراد گرفته است، اما واقعیت این است که نمی توان زبان محاوره را از داستان ها حذف کرد. خانم فرشته نوبخت نیز داستان را فاقد اوج می داند که پاسخ نویسنده به این نقد جالب است.

داستان ادامه می یابد. جواد، نامزدش آدا را بعد از کش و قوس های فراوان از استانبول به خوی می آورد برای دیدار دوم با مادرش و برگزاری مراسم عروسی. دیدار اول آن ها در نخجوان بود. خواننده با تبسمی بر لب و رضایتی همراه با آرامش درونی، با آن ها همراه می شود. اما در عین ناباوری، با فوت مادر جواد روبرو می شود و اشک بر چشمانش جاری می گردد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.