علیرضا ذیحق
علیرضا ذیحق
دکتر حسین فیض الهی وحید، از چهره های فرهنگی و ادبی آذربایجان است که اشتیاق و تلاش او برای نشر آثار ادبی ، ثمره ای در حدود سی و اندی کتاب چاپ شده به زبان ترکی آذری می باشد . وی که متولد 1331 شمسی در تبریز می باشد در کارنامه ی فرهنگی اش انتشار نشریات " کوراوغلی " و " دده قورقود " را نیز دارد و پدرش " عاشقْ علی " ( 1374-1278 ه.ش) از خنیاگران نام آور آذربایجان بوده که با ساز و شعرش ، حضوری مستمر در صفوف انقلابی مردم در مبارزه علیه رژیم سلطنتی پهلوی داشته است .
قاسم ترکان
گامهایی با کتاب "زخم شیشه " و علیرضا ذیحق
کتابی دیگربا نام" زخم شیشه " از علیرضا ذیحق را پیش رو دارم . مجموعه قصه ای است که ذیحق طی سالیان گذشته پرداخته است و ازهمه بیشتر " زخم شیشه " بامن آشناست . یا بهتر بگویم من با " زخم شیشه " آشنایی چندین ساله ای دارم ، آن آشنایی که پیوند محکی با " آدینه"* داشت .
ادامه مطلب ...
انتشار اثری جدید از علیرضا ذیحق به زبان ترکی
یادداشتی از ناشر ِ کتاب " خوی ناغیل لاری "
مجموعه داستانهای فولکلوریک آذربایجان از علیرضا ذیحق که تحت عنوان " خوی ناغیل لاری " به کسوت چاپ در آمده ، عصاره ی بیش از سی سال تلاش مداومی است که نویسنده با غوطه در فرهنگ مردمی شهر زادگاه اش خوی به گرد آوری آن همت گمارده است .
یادداشتی بر داستان های " فریبا حاج دایی"
با نگاهی به قصه ی "روزی که عاشق زنم شدم "
" فریبا حاج دایی " که او را باقصه ها ، ترجمه ها و پژوهش های ادبی اش می شناسیم ، از چهره های جوانی است که شاخص ترین بُعد ِ خلاقیت او را در قصه هایش باید جست . او جزو چند نویسنده ی مطرح ادبیات داستانی در میان جوانان ِ دهه ی هشتاد است و برای همین ، هروقت که به این برهه ی خاص فکر می کنم بی اختیار یاد یکی از یادداشتهای " منیرو روانی پور "می افتم که می گوید :" نمی دانم خیابانی که تویش دخترکی قدم نزند ، به چه درد می خورَد ؟ "
علیرضا ذیحق
نیلوفر پیشگو
داستان کوتاه
"یکی تو زندگیش هس که مادرش نیس. سن و
سالش به او نمی خوره . اما عجیبه که ستاره ها می گن هنوز...بله درسته! پای
یه زن در میونه واما شوهرت هنوزعاشقته . دلْ نگرون نباش. جادو جنبل و این
جور کاراست . ..