مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

مکتوبات / ژرف اندیشی و ماندگاری / یادداشتی از علیرضا ذیحق

  http://s3.picofile.com/file/8215350326/%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%B0%DB%8C%D8%AD%D9%82.jpg علیرضا ذیحق


مکتوبات


ژرف اندیشی و ماندگاری


دوستی که دوست دارد قصه هایش را اول از همه من بخوانم ، داستان کوتاهی با نام " پیامبر" نوشته بود که در آن کودکی با نام اسحاق ، بر اثر تصادف، پدرش و یک پایش را از دست داده بود . مادرش بیوه ای به نام " اِما " بود که فرزندش در مقابل ابهامات مرگ ، مرتب از او سؤالاتی می کرد تا که روزی راه اش به معبدی افتاد و با راهبی بنام " ایلیا " آشنا شد و توانست از طریق او به سؤالهایی که در مورد مرگ و هستی و بهشت تو ذهن اش می جوشید ، پاسخ هایی با توجیهات مذهبی بیابد و تلاطم درون اش خاموش شود .


 

ادامه مطلب ...

داستان کوتاه به زبان ترکی / سئرچه یه دؤنموش بولبول / حئکایه / علیرضا ذیحق

http://s9.picofile.com/file/8301435042/%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1_qh.jpg  علیرضا ذیحق



سئرچه یه دؤنموش بولبول


حکایه


بیر پارا آداملاری تانیماق چوخ چتین دیر . زامان گئچمه زسه ، کیمسه نین ایچ اوزو، و نه جور آدام اولدوغو بیلینمه ز . گنج لیک دوستلوق لاریندان توت تا گئت هر او آدام کی اونو بت کیمی سیتاییش ائدیرسن . بیری کی زامان اونون نه قدر آنلاییش لی و مهربان قلبلی اولدوغونو گؤستر میش دی بیر گون منه دئدی : " بیری اؤلمه یینجه و یا ، یاشلانمایینجا اونون حاققیندا کسین قضاوت ائتمه . آدام لار تئز عوض اولورلار .


ادامه مطلب ...